وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








1371
در قفس

( در قفس )

دنیای ِ پر از ترانه دارم من

چون یک دل ِ بی بهانه دارم من

در سینه ی من هوای مطبوعی ست

زیرا طبعی میانه دارم من

مشاطه ی طبع ِ خوب رویانم

دستی به هزار شانه دارم من

پروازِ سبک نباشدم هرگز

بر قله که آشیانه دارم من

اکنون تو بیا ببین کجا هستم

در یک قفس ، آب و دانه دارم من !

تا قصرِ "خورنق ِ" تو  پا برجاست

بیهوده مگو که خانه دارم من

"روشنگرِ" بی نشانه ام ای دوست

داغی به دل از زمانه دارم من.





نويسنده : روشنگر