وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








1387
مانند شمع

( مانند شمع )

با یک نگاه آتش ِ پر پیچ و تاب شد

آرام سوخت تا که سرانجام ناب شد

برپا و استوار غریبانه می گریست

مانند شمع ، او که به فرجام آب شد

خون دلی که خورد به پیکار زندگی

در منتهای خلوت خود چون شراب شد

بود و نبود ، آه ، چه  توفیر می کند

چون مصلحت بدید ، خراب خراب شد

شرح و بیان دیده در این ماجرا مپرس

آنکس که دید در دم آخر کباب شد

چشم از نگاه  باز ندارند عاشقان

بر منظری که قصه ی پر آب و تاب شد





نويسنده : روشنگر