وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








1380
مناجات

( مناجات )

ساز و آوازِ من ای دوست نوایی خوش یافت

تا نشستم به برت صوت و صدایی خوش یافت

زخمه ی سازِ دلم  ناوک ِ مژگان ِ تو بود

با نگاهی که تو کردی چه نوایی خوش یافت

با تو در خلوت ِ خود با همه مانوس شدم

بعد از آن این دل ِ بیگانه صفایی خوش یافت

در سکوت ِ شب و تنهایی و آن بی خبری

این دل ِ خسته ی دیوانه چه جایی خوش یافت

وهم و پندارِ من آخر به سرایی ره برد

که در آن مطلب ِ بی چون و چرایی خوش یافت

در دل ِ شب به مناجات ِ تو مشغول شدم

تا سحر با تو دلم حال و هوایی خوش یافت





نويسنده : روشنگر