( تلبیس )
غريب نيست فرومايگان كه بر پایند
چرا، چرا ، که به تلبيس ، پاي برجايند
دريغ ، يك گره از كار خلق نگشايند
فراز مصطبه ، اما خداي انشايند
برای مقصد و مقصود ِ دیو نفس پلید
چه حرفها كه به نشخوار، خود نمي خايند
به راي سست، حقيقت كه سخت مخدوش است
برای عارف و عامي چه زحمت افزايند
چو كركسي ز فرازي به لاشه اي که رسند
به نوك حرص و طمع، لقمه ها، چه بربايند
فراز مزبله ها همچو توده ي مگسان
به زعم خويش به پرواز همچو عنقايند
بيمن باده ی گلرنگ فاش میگوییم
كه اين قبيله و اين قوم جمله تنهايند
مقام عقل بلند است و عشق ، روشنگر
كيان كشور حسن اند و مجلس آرايند
نويسنده : روشنگر