(چه باید کرد)
چه باید کرد با دلتنگی امروز و فرداها
چه باید گفت از اندوه جانفرسای انسان ها
جهان در آتش بیداد می سوزد ، که می داند
چه تدبیری به سر دارند این پیران دوران ها
تر و خشکی که می سوزد به باغ آرزومندان
که دیدست اینچنین دوران وانفسای حرمان ها
هزاران دربدر ، بی خانمان ، در کوچ می میرند
چه ویران گشته از آتش ، مکان کودکستان ها
چه در خوابند دینیاران که می بینند و می دانند
علم گردیده بر نیزه کتاب ما مسلمان ها
به قرآن خدا سوگند آتش را مهاری نیست
چون ، تلبیس و تدلیس است گفتار رجزخوان ها
علی قرآن ناطق ، پیشوای حق ، ولی الله
چه میدانست آخر می رسد دوران درمان ها
چه دردی می کشد در خویش ، خود روشنگر بیدل
چو می سنجد هزاران ذره با مثقال و میزان ها
نويسنده : روشنگر