وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








9 / 1394
چه باید کرد

(چه باید کرد)

چه باید کرد با دلتنگی امروز و فرداها

چه باید گفت از اندوه جانفرسای انسان ها

جهان در آتش بیداد می سوزد ، که می داند

 چه تدبیری به سر دارند این پیران دوران ها

تر و خشکی که می سوزد به باغ آرزومندان

که دیدست اینچنین دوران وانفسای حرمان ها

هزاران دربدر ، بی خانمان ، در کوچ می میرند

چه ویران گشته از آتش ، مکان کودکستان ها

چه در خوابند دینیاران که می بینند و می دانند

علم گردیده بر نیزه کتاب ما مسلمان ها

به قرآن خدا سوگند آتش را مهاری  نیست

چون ، تلبیس و تدلیس است گفتار رجزخوان ها

علی قرآن ناطق ، پیشوای حق ، ولی الله

چه میدانست آخر می رسد دوران درمان ها

چه دردی می کشد در خویش ، خود روشنگر بیدل

چو می سنجد هزاران ذره با مثقال و میزان ها





نويسنده : روشنگر