( جوانی )
نشاط و عیش جوانی چه زود میگذرد
به دشت خاطره ها همچو رود میگذرد
شناگری که در این رودخانه ی پر موج
رسد به پهنه ی دریا ز بود میگذرد
چو قطره ای که به دریا رسد شود دریا
وگرنه عمر جوانی چو دود میگذرد
نسیم عمر ، جوانی ست قدر آن دریاب
که زود می وزد اما چه زود میگذرد
گسست رشته ی پندار در تو روشنگر
که عمر گرانمایه بی نمود میگذرد. /
نويسنده : روشنگر