وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








1395/5
به یاد کورش

( به یاد کورش )

شراب شعر من امشب بنوش و سرخوش باش

به یاد جام لبالب خیال ، خامش باش

بگیر ساغری از واژه های یاقوتی

به بزم خلوت و تنهایی ام تو مدهش باش

بهار رفت و دلم را بسوخت فصل خزان

از آتشی که بپا کرده ام تو باهش باش 

بر آستان خیالین شوخ و شنگ نگار

فتاده ای به ترنم ، درون آغش باش

بخوان صیحفه تاریخ کشوری غمبار

چو من به یاد شکوه دیار کورش باش ./





نويسنده : روشنگر