( سیه آیینه )
ریشه کفر به دلها زده درمانش کن
به شفا بخشی خود همره ایمانش کن
لب فرو بسته شد از گستره رنج وعذاب
دیو بد سیرت ما را تو ، به زندانش کن
سیه آیینه اگر مردمک چشم من است
به سپیدی سیه صورت رخشانش کن
مصر دل مسند " فرعون" فرومایه نبود
در ره عشق ، خدا ، گوش به فرمانش کن
تا " زلیخا " نبرد راه به دیوان هوس
تو دل افروز بت " یوسف " کنعانش کن .
نويسنده : روشنگر