وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








8/95
حسن ایرانزمین

( حسن ایرانزمین )

دوای درد ما امیدواریست

شفایش عرصه های کارزاریست

در این محنت سرای دیر هنگام

چه باید کرد ؟ کارت بردباریست

بیاموزیم از آب روانبخش

میان صخره های سخت جاریست

ز بی مهری یاران قدیمی

رخت زرد و است و همرنگ قناریست

پریروز از پی امروز گفتیم

که کار مردمان هر روز زاریست

 " بزن بر طبل بی عاری " و خوش باش

که از دی  روز فردایت بهاریست

پیاده راه ناهموار رفتیم

بیاور رخش ، هنگام سواریست

گل و بلبل به حسن ایران زمین است

چه جای شکوه و اندوه خواریست ./





نويسنده : روشنگر