( حسن ایرانزمین )
دوای درد ما امیدواریست
شفایش عرصه های کارزاریست
در این محنت سرای دیر هنگام
چه باید کرد ؟ کارت بردباریست
بیاموزیم از آب روانبخش
میان صخره های سخت جاریست
ز بی مهری یاران قدیمی
رخت زرد و است و همرنگ قناریست
پریروز از پی امروز گفتیم
که کار مردمان هر روز زاریست
" بزن بر طبل بی عاری " و خوش باش
که از دی روز فردایت بهاریست
پیاده راه ناهموار رفتیم
بیاور رخش ، هنگام سواریست
گل و بلبل به حسن ایران زمین است
چه جای شکوه و اندوه خواریست ./
نويسنده : روشنگر