وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








1395/8
آتش بیداد

( آتش بیداد )

قفل زبان بسته وا کن ای خدا

با داد خود ما را رها کن ای خدا

این هرم آتشخیز بر خرمن زند

آنرا چو یک باد صبا کن ای خدا

در آتش بیداد ، هر خشک و تری

میسوزد و صلح و صفا کن ای خدا

من چون ننالم زین همه افسردگی

خود درد بی درمان شفا کن ای خدا

درمان هر دردی تویی دانای کل

یک دم بیا دردم دوا کن ای خدا

دل آینه ، زنگ کدورت بسته است

زآشوب ها ، آیینه ، ها کن ای خدا . /





نويسنده : روشنگر