وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








9/95
کوردل

( کوردل )

 ز چشم کوردلان اشک شوق جاری نیست

خراب باد دلی کو دلش بهاری نیست

به بوستان الهی تفرجی نکند

چو عندلیب ، گرفتار بی قراری نیست

نیازمند جفاپیشه ره به عشق نبرد

علی الخصوص که مقرون رستگاری نیست

هر آنچه شرح دهم چشم خشک چشمان را

دلم خنک نشود ، دست ما که کاری نیست

چه خامش است چراغی به دست سنگدلی

چو آتشی ست فرو گشته و شراری نیست .

 





نويسنده : روشنگر