( بهار زمستانه )
چو بوی خاطره انگیز یار می آید
به فصل سرد زمستان بهار می آید
نشاط دل ز نگاهیست سوی زیبایی
که زشتی از نگه غمگسار می آید
به فصل سرد زمستان عمر یارم گفت
که گرمی از پس بوس و کنار می آید
اگر که لشکر غم بر دلت شبیخون زد
به روز حادثه ، یک تک سوار می آید
غمین مباش که روزی چو یوسف کنعان
به پایبوسی تو آن نگار می آید.
نويسنده : روشنگر