وب سایت ادبی محمدرضا روشنگر |








7/96
باده نوش

( باده نوش )

مستم چنان چون ساده ها

نوشیده ام من باده ها

تا وارهانم گردنم

از یوغ و این قلاده ها

چون از تبار" رستم " ام

هی میزنم کباده ها

یکباره رعد آسا شوم

آتش زنم لباده ها

برگو فراز ماذنه

فریاد از این سجاده ها.





نويسنده : روشنگر