( مولود کعبه )
در کعبه ی آمال ، علی حیدر کرّار
آمد ز کجا ، گشت چنین جلوه پدیدار
او نقطه ی بینش بود و نورِ خدایی
در دایره ی کون و مکان نقطه ی پرگار
از جنس ِ بشر نیست ، ندانم ، نشناسم
به الله که فراتر بود از عرصه ی پندار
او پرتوِ ذات است که در پهنه ی افلاک
افکنده چنین غلغله در عالم ِ اذکار
در دایره ی دانش و بینش ز محمد (ص)
آموخت علی ، نکته ی سربسته ی اسرار
در برج ِ ولایت که چو خورشید درخشید
بگرفت ز نورِ ازلی اینهمه انوار
خلوت ، به علی پر شود از نورِ حقایق
جلوت ، به علی دور شود ظلمت ِ بسیار
در باب ِ معانی چه بگویم که علی کیست
دروازه ی شهری ست که شد مامن ِ ابرار
در شیوه ی رفتار، علی منشاءِ نور است
مانند ندارد ، نه به گفتار و نه کردار
شیری ست که در بیشه ی حق خفته و بیدار
گردیده چه بسیار و شد آماده ی پیکار
در بارگه ِ داد ، علی کس نشناسد
یک ذره ی بیداد ، اگر دید ز خروار
با نام ِ علی محکمه ی عدل به پا گشت
بر مسند ِ حق بود علی قادر و قهار
اندازه ی مهرش که چو در فهم نگنجد
قدرِ قدرش نیز چنین است به جبار
در مرکزِ بیداد و ستم یاد ِ علی کن
در دایره دهر ، علی گشته مددکار
او زاهد و او عابد و او دُرّ ِ معانی
معشوق ِ بسی عاشق ِ سرگشته گرفتار
او کارگر و نخبه و سلطان ِ سخندان
شمشیرزن ِ عرصه ی پیکار و جلودار
عشق است علی ، بر صفت ِ رَبّ ِ جمیل است
در دایره ی عشق ، علی گشت نگونسار
افسوس که بر نهج ِ علی کس نشناسیم
گر بود کس اینگونه ، هم او رفت سرِ دار
نومید نگشتیم و علی گفته و گفتیم
تا بوده چنین بوده ، علی گفت به کرّار
"روشنگرِ" ما خاک ِ کف ِ پای علی بود
تا هست همان است به کردار و به رفتار.
نويسنده : روشنگر